طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

[ad_1]

comic interesting100 1 طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب

من زشت نیستم،

.

.

.

فقط با استانداردهای زیبایی مطابقت ندارم

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های خنده دار

پسره پست گذاشته یکی بیاد آرومم کنه…

.

.

.

واسش کامنت گذاشتم هووووش هوووش اروم،اروم باش

بلاکم کرد روانی 

بیا و خوبی کن

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های جدید

بیدار کردن دخترا توسط پدر:

عزيزم، عروسکم، پاشو ببين خورشيد خانم اومده بهت صبح به خير بگه پاشو قربونت برم

بيدار کردن

پسرا توسط پدر:

لنگ ظهره

پاشو ديگه لندهور. 

مرده شور خرناستو ببره

خواب به خواب بري ان شاالله

به احترام مظلوميت پسرا، يک دقيقه سکوت

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های خنده دار جدید

پارسال روز تولدم وقتی شمعا رو فوت کردم بابام یه کم از کیک گرفت تو مشتش بعد با مشت میزد تو گیجگاهم

هی بهش میگفتم باید بزنی تو صورت, میگفت نه اونجوری نمیمیری 

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های خنده دار جدید

انا الیه المدرسه و الدانشگاه، بازگشت همه بسوی مدرسه و دانشگاه است 

بانهایت تاسف و تأثر پایان سه ماه عشق و حال و صفا و خواب لذت بخش صبح و … و آغاز دوباره سختی و صبح زود از خواب بیدار شدن رو پیشاپیش بر شما دانش آموزان و دانشجویان عزیز، تسلیت باد !

بیشتر بخوانید:  فال روز دوشنبه 7 مهر 1399

 پیشاپیش ماه مهر مبارک

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

 طنز نوشته های کوتاه

‏بازی طراحی کردم به اسم کوالای آبی

 پنجاه مرحله داره، که توی هر پنجاه مرحله باید بخوابید.

وقتی تموم شد اگه دوست داشتید میتونید باز بازی کنید.

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های خنده دار جدید

امروز رفتم یک کت و شلوار خریدم …

بالاخره بخوای سوار پراید 40 میلیونی بشی باید کلاس کارو حفظ کنی

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های خنده دار

ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻧﺎ ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﯾﺨﻤﮏ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻔﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ…

ﭼﺮﺍ ﺍﻟﮑﯽ ﻣﯿﮕﯿﺪ ﺁﺭﻩ! 

آﺧﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﻣﮕﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﺗﺠﺪﯾدی‌های ﺑﺪﺑﺨﺖ

طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب

داداشم به بچه‌ش میگه ساکت باش وگرنه گرگه میاد میخورتت.

 بچه‌ش میگه میدونی من زیاد بترسم یه پوشک اضافی مصرف میکنم؟

بچه كه نيستن خودشون گرگن

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های خنده دار جدید

‏با بابام تو انباری‌ بودیم یه پیچ ومهره داد دستم وگفت:بازش کن

هرچقد زور زدم باز نشد،گفتم این چون خیلی مونده دیگه باز نمیشه،باید بریدش

گفت منم میخواستم به همین نکته برسی که سی ساله تو این خونه موندی ودیگه وقتشه بری تا نبریدمت

واقعاهیشکی باهیچ دلیل و‌منطقی نمیتونست اینجوری قانعم کنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

بیشتر بخوانید:  بیوگرافی شهرام شکیبا مجری و بازیگر تلویزیون

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب

با گرون شدن پراید امنیت ش هم بالا رفته! ملت از ترس قیمت صافکاری و لوازم یدکی انقدر با احتیاط میرن که مبادا یه اتفاقی بیفته و ورشکست بشن!

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های خنده دار 

شیطان استعفا داد

متن استعفاى شيطان :

با سلام به پروردگار متعال

از آنجايى كه انسان امروزى براى فريب دادن همديگر شايستگى بيشترى از من حقير دارند و بعضى مواقع از اينجانب سبقت مى گيرند و بنده بايد در محضر آنها شاگردى نمايم، از طرف ديگر بيم آن ميرود كه در مواردي اينجانب را نيز فريب دهند، لذا خواهشمندم با استعفاى بنده موافقت فرماييد.

با تشكر  

شيطان رجيم

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های خنده دار

من اونجايى فهميدم از فاميل بايد دورى كنم كه عموم پرسيد چى ميخونى؟ 

گفتم حقوق ،

 گفت چرا حقوق ما رو واريز نميكنن

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های کوتاه

اس ام اس اومده کاهش وزن در ۴۰ دقیقه بدون بازگشت با متد اروپایی. تنها چیزی که به ذهنم می‌رسه قطع عضو با گیوتینه

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

طنز نوشته های کوتاه جدید

‏یه بار با صورت خوردم تو دیوار ابروم شکست و دماغمم خون ریزی کرد، بابام اومد تو گفت چی شده؟ واسه اینکه نگران نشه گفتم هیچی رُب ریخته، یه ساعت کتکم میزد می گفت بچه این همه پول رُب دادیم تو برداشتی باهاش بازی می کنی؟

بیشتر بخوانید:  مصاحبه و بیوگرافی مهدی میامی (+عکس های خانوادگی)

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های خنده دار

پدربزرگمو بردیم بیمارستان دکتر ‌گفت: قلبش آب آورده 

منم گفتم بسلامتی کی برق و گاز میاره؟

دکتر برگشت نگاهم‌ کرد گفت خب دلیل عارضه قلبی مشخص شد

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های جدید

اقا زنم یههههههههو اومد توی اتاق بهم گفت:

تو که چشمات خیلی قشنگه

رنگ چشمات خیلی عجیبه

تو که این همه نگاهت واسه چشمهام گرم و لطیفه

.

.

من یهوذوق مرگ شدم تابه خودم اومدم دیدم….

دارم ظرفای ناهارو میشورم!!

طنز نوشته های جدید طنز نوشته های کوتاه طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

جوک های خنده دار جدید

چندین سال پیش کمک پدر بزرگم کردم لباساشو شستم،

بردمش حموم ،

اونم درحقم دعا کرد ،

گفت پسرجان برو که بحق پنج تن ،

ده میلیون برات هیچی باشه و به حساب نیاری اصلا

،الان هفتصد میلیون بدهی بالا آوردم و واقعا ده میلیون برام هیچیه و به حساب نمیارم …..

نور به قبرت بباره

طنز نوشته های کوتاه جدید (78)

[ad_2]

مطلب پیشنهادی

آموزش روشهای بک آپ گرفتن از واتس آپ

[ad_1] بک آپ گرفتن از واتس آپ بسیار آسان اما ضروری است راهنمای کامل بک …